۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه


جنبش های نوین دینی(محدودیت ها و امکانات)


نویسنده: برایان ویلسون- جیمی کرسول


مترجم: محمد قلی پور


ناشر:  مرندیز


سال نشر: 1387


تیراژ: 2200


قیمت: 50000 ریال




معرفی کتاب :
جنبش های نوین دینی(محدودیت هاو امکانات)
برایان ویلسون وجیمی کرسول
با مقدمه ی سارا شریعتی مزینانی
برگردان: محمد قلی پور
پژوهشکدةجهاد دانشگاهی
کتاب دارای سیزده فصل ، یک پیشگفتار از جیمی کرسول مدیر انستیتو مرکز اروپایی فلسفه شرقی و یک مقدمه از برایان ویلسون است . مطالب افزودنی کتاب مقدمه سارا شریعتی ، مقدمه مترجم ودرپایان نیزواژه نامه انگلیسی – فارسی است. کتاب درسال 1999 به وسیله روتلج و با همکاری انستیتو مرکز اروپایی فلسفه شرقی چاپ شده است . این کتاب توسط انتشارات مرندیز در سال 1387به فارسی چاپ و منتشر گردیده است.
همانگونه که شریعتی می گوید جنبش های نوین دینی ، اصطلاح نا آشنایی در ادبیات جامعه شناسی دین ما است . به راستی کدام جنبش ها ؟ چرا جدید ؟ از چه نظر دینی ؟ و اساسا ربط این بحث با جامعه ما چیست ؟ ما که درایران با " بازگشت امر دینی "رو به رو نیستیم یا به قول دوستی ، دین کی از جامعه ما رفت که حالا در شکل جنبش هایی جدید ، ظهور مجددی داشته باشد ؟ این پرسش های درست اما در برابر واقعیت ظهور و گسترش دینداریها و معنویتهای جدید ی در ایران که اگر نه در شکل یک جنبش ، اما به عنوان جریانات نو ظهوری که دردهه ی اخیر با اقبال بسیاری رو به رو شده اند ، بی پاسخ می مانند و جامعه شناسان ما ، ما را در کار مطالعه این جریانات ، نیازمند ادبیات تحقیقی می کنند که بیش از هر زمان دیگر بدان نیازمند است .
« بازگشت امر دینی » بازگشتی که نه به معنای باز آمدن دین ، بلکه اشکال مشخصی بود که دین و دینداری در جامعه مدرن یافته بود . سارا شریعتی در پرتو « جامعه شناسی مدرنیته دینی » به این گونه مباحث دینی می پرداز د و بر این باوراست که زمانی دورکیم « صور بنیادی حیات دینی» را موضوع مطالعه خود قرارداده بود ، انگار وقت آن رسیده است که به « صور امروزی حیات دینی » نیز پرداخته شود .
درنامگذاری این صور جدید برخی از جامعه شناسان از اصطلاحاتی چون ادیان سکولار ، ادیان تمثیلی ، ادیان استعاره ای ، ادیان بی شکل ، ادیان موازی ، دینداری های سبک ، ادیان خود ساخته ، دین کدر و... استفاده کردند و دیگران از شبه دین ، تقریبا دین ، پیرادین و از « معنویت های آ لترناتیو » سخن گفتند .
در هر حال آنچه مسلم بود بحران اعتبار ادیان نهادینه وظهور یک « میدان رقابتی » بود که با سه ویژگی غیر سیا لیت ، ترکیبی بودن و شورمندی شاخص می شد و به موازات یا به عنوان بدیل دین رسمی خود را عرضه می کرد . حضور این جنبش ها در مهد مدرنیته ای که به تعبیر مارسل گوشه ، شرط ورود ش خروج دین بود ، جامعه شناسی ر ا به باز اندیشی
د ر خصوص اشکال نوین دین و دینداری و رابطه اش با مدرنیته سوق داد . پارادایم « عقب نشینی و زوال دین » مورد سوال قرار گرفت و یک تجدبد نظر تئوریک را اجتناب ناپذیر می کرد ، تجدید نظری که برپارادایم سکولاریزاسیون انجام گرفت و جای خود را به « باز ترکیب امر دینی » داد.
جنبش های نوین دینی ، مجموعه ای از سازمانهای مذهبی است که در سه یا چهار دهه اخیر پدیدار شده است. این پدیده تنها به جهان غرب محدود نمی شود ؛ بلکه نو آوری های دینی درقسمتهایی از آفریقا و آسیای شرقی مشاهده می شوند . روی هم رفته ادبیات جامعی در این مجموعه شکل گرفنته است . محل شکل گیری جنبشها ، رقبای جنجالی شان ، سیل خبرنگاران ، رساله های وزین وتحقیقا ت تحلیلی – تطبیقی آکادمیک از اهمیت قابل توجهی برخوردار است .
این کتاب می خواهد واکنش تأثیر ادیان جدید را نه تنها بر تک تک هواداران ، بلکه بر حوزه ی وسیعی از جامعه ی کنونی جست و جو نماید و لذا بیشتر برنفوذ اجتماعی و تاثیر ادیان جدید تاکید شده است .نویسندگان این کتاب که جنبشها ی نوین را از دید وسیع تری نسبت به هواداران و رقبا بررسی کرده اند با نگاهی دقیق به رابطه ی مذاهب جدید و سازمانها ی بزرگ در جوامع کنونی ، محدوده ی تحقیق را گسترش داده اند از این رو ، دو فصل نخست کتاب در خصوص دامنه ی جنبشها ، خاستگاه و زمینه ی اجتماعی آنهابحث می کند.
فصل نخست کتاب در بر گیرنده مقاله پروفسور بارکر با عنوان « وقوع و اهمیت جنبش ها ی نوین دینی » است . جنبشهای نوین دینی ، امروزه یک پدیده ی جهانی است . این جنبشها نه تنها از درون سنت یهودی – مسیحی بلکه از سنتهای دیگری نظیر هندوئیسم ، بودیسم، اسلام ، شینتوئیسم و بی دینی و از فلسفه ها و ایدئولوژیهای جدید تری نظیر روانکاوی و داستانهای علمی – تخیلی نیز بر می خیزد . بارکر رشد این جنبشها د راروپا ، آمریکا ، شوروی ، ژاپن و آفریقا را بررسی می کند . او نشان می دهد که ارزش و اعتبار این جنبشها به لحاظ آماری وابسته به جامعه و فرهنگی است که درآن رشد می کنند. اهمیت آنها بیشتر در واکنش جامعه به آنهاست.رابطه ی نهادهای اجتماعی و فرهنگی با جنبشهای نوین دینی درشکل بخشیدن به آنها دارای اهمیت است .
پروفسور کالین کمپل درمقاله ای با عنوان «شرقی شدن غرب » - فصل دوم کتاب – به بررسی تغییرات فرهنگی و مذهبی درغرب در اشکال جنبشهای دینی جدید می پردازد . تحقیق او نشان میدهد که ادیان غربی در جهت گیری دینی خود از تعالی گرایی به یک مفهوم الهی شرقی تغییر الگو داده اند . در حالی که تعداد افرادی که به مسیحیت می پیوندند تقلیل یافته ، دین های شرقی ، در هر دو شکل سنتی و غربی شده شان در حال بسط و ترقی هستند . همچنین دیگر جنبش های نوین دینی که آشکارا به عنوان سیستم های روان درمانی شناخته می شوند نیز وابستگی زیادی به نظریات غا لب در فلسفه شرقی دارند .


فصل سوم به رابطه ی اعجاب انگیز بین ادیان جدید و سازمانهای اقتصادی مدرن می پردازد . دکتر پاول هیلاس در مقاله ای با عنوان « سعادتمندی و جنبش نو ظهور» از دریچه اقتصادی به بررسی دینداری های جدید می پردازد ، چرا که اهمیت اقتصادی تعهد دینی به نسبت جنبه فراموش شده جامعه شناسی دین است .شبیه با آنچه د رنظریه پروتستانی وبر که رفاه اقتصادی لازمه دینداری است ، در بعضی از ادیان جدید امروزه هم ، دل مشغولی آشکاری جهت آموزش سعادتمندی و ترقی هواداران این دین ها وجود دارد . وی شرح می دهد که چگونه استفاده کامل انسان از استعدادهایش د رگرو رفاه معنوی اوست و همین طوراشاره ای ضمنی به نقش این ارتباط در فرهنگ مدیریت تجارت درجامعه ی کنونی دارد . اهمیت اقتصادی شکلهای جدید دینداری و معنویت گرایی در غرب ، چگونگی کسب منابع مالی و در آمد این جنبشها و به طور کلی ارتباط این نوع دینداریها با رفاه اقتصادی برخی از محورهای اصلی این مقاله هستند .
در فصل چهارم،مقاله آنتونی باو نی با عنوان « جنبش های نوین دینی ، جنبه ی قانونی » آمده است . این فصل به تاثیر گذاری برخی از جنبشها بر قانون پرداخته و مشکلات قانونی پیش رو را د ر را بطه با داعیه ی این جنبشها و منزلت اجتماعی شان بررسی می کند . همچنین به خواسته های شان که به اندیشه ادیان سنتی نیز شبیه است اشاره دارد.
رسانه های گروهی به عنوان « سازمان بزرگ جامعه اطلاعاتی » و رکن اساسی دموکراسی – رکن چهارم – که به طور فزاینده ای خط مشی مباحث عمومی و سیاسی راتعیین می کند ، د رخور توجه است . در فصل پنجم پروفسور جیمز بک فورد نقش این رسانه ها با جنبشهای نوین سیاسی را تعیین می کند . اطلاعات و نگرش اکثر مردم و کسانی که دیدگاه خصمانه ی شدیدی راجع به جنبش های نوین دینی دارند ، از طریق رسانه ها ی همگانی به دست آمده است . در میان تمامی نهاد ها ، رسانه های جمعی جنجا لی تر و مستقیم تر از بقیه با جنبشهای نوین دینی در ارتباط هستند . بک فورد نقش تعیین کننده ای را که رسانه های جمعی در تشدید مباحث و تغذیه ی جنبش ضد کیشی ایفا می کنند ، با در نظر گرفتن رویه قضایی نسبت به جنبشهای نوین دینی و گاهی با در نظر گرفتن این رویه نسبت به دین شرح می دهد .
فصل ششم به مقاله ی لیلیستون و شفرد با عنوان « جنبش های نوین دینی و سلامت روانی » اختصاص یافته و به مقوله ادیان جدید و سلامت روانی در ایالات متحده پرداخته است . رسیدگی به سلامت عمومی تنها در دهه های اخیر موضوع رسمی سیاست دولت شده ، و این بعد از زندگی ، بی تأثیر از گرایش های مذهبی نیست . وابستگی دینی ، سلامت و به خصوص سلامت روانی کسانی را که به این دین ها گرویده اند ، تقویت یا تضعیف می کند . نویسندگان فرضیه های موجود در این زمینه و پیرامون دین ها ی جدید را مورد بررسی قرار می دهند . آنها تاثیرات احتمالی عضویت در این جنبشها را روی کودکان و بزرگسالان بررسی می کنند .
مرور کلی هر فرایندی از تغییر اجتماعی بدون توجه به تفاوتهای جنسی نمی تواند کامل باشد . مقاله ی مندرج در فصل هفتم با عنوان « زنان د رجنبش های نوین دینی » به کمک الیزابت پوتیک ، شیوه ها ی جدید معنویت را بر نقش اجتماعی زنان که حاضر به تقش آفرینی متمایز ی در توسعه ی جنبشها ی نوین دینی شدند ، مورد آزمون قرار می دهد . یک مسئله مهم که ازدین معاصر برخاسته ، روشی است که طبق آن تفاوتها ی جنسیتی مورد توجه واقع شده اند . انتظار می رود جنبشها ی نوین خودشان وسیله ی تغییر باشند ؛ آیا آنها عکس العمل یا وسیله ی تغییر اتند ؟ دکتر بوتیک د راین فص بسیاری از جنبه های مرتبط با ادیان جدید و نقش محدود ی را که زنان برای پیشرفت خود در این زمینه ایفا می کنند را مورد بررسی قرارمی دهد .
فصل هشتم کتاب ، توسط کالین اسلی به تعاملات و حتی تهاجمات بین جنبشها ی مذهبی جدید و کلیساها می پردازد . در میان نهاد ها ی اجتماعی که جنبشهای نوین دینی با آنها برخورد دار ند یا بر آنها تاثیر می گذارند ، کلیسا به عنوان نهادی که مستقیم ترین تاثیر را می پذیرد درنظر گرفته می شود و بدیهی است که کلیساها پاسخگوی امور معنوی باشند . هنوز هم آژانس ها ی مذهبی دیر پا به شدت د رخصوص جنبشها ی نوین دینی سخن می گویند . آنگونه که اسلی روشن می کند ، در رابطه با سابقه تاریخی بلند مدتی که کلیسا دارد ، هیچگونه کوتاهی و بی توجهی نسبت به واکنش نوشتاری در رابطه با جنبشها وجود ندارد در این فصل یک روحانی پیرو کلیسای انجیلی نظر شخصی خود را پیرامون این موضوع که مسیحیان چگونه نسبت به این گونه پدیده های جدید واکنش نشان می دهند ، بحث کرده است .


همانگویه که ویلسون می گوید : نهادهای اجتماعی از یک کشور به کشور دیگر تفاوت می کنند . علی رغم تأکید بر موقعیت بریتانیا و ایالات متحده ، به خاطر محدود نشدن مطالعه ، بحث عمومی تری در خصوص پیدایش شکل های جدید معنویت د رفصل ها ی نه و ده معرفی خواهد شد . از دیگر کشورها – کاتولیک – ( نظیر ایتالیا و امریکای لاتین ) به عنوان نمونه یاد می شود .موضوع اصلی مقالات این کتاب مبتنی بر زمینه هایی است که جنبشها ی نوین دینی بر آنها تاثیر گذار هستند البته گزارشهای توصیفی اندکی درباره جنبشها ی مختلف – که بیشتر آنها فراملی عمل میکنند – ارائه شده است.اماجنبشهای دیگری هستند که بومی بوده و به دنبال تبلیغ دین خود در جاها ی دیگرنمی باشند و آیین معنوی ضد فرهنگ بومی را به زبان می آورند . مقاله اینتروویگن توصیفی ازیک نمونه ازاین نوع جنبشها به نام « دامانهور» در کشور به ظاهر یکپارچه کاتولیک می باشد .
پروفسور کلارک د ر فصل ده مجموعه ای از ادیان جدید وارداتی توسط مهاجران خارجی یعنی ژاپنی ها د ربرزیل را بررسی می کند . وی تاکید بر انتقال فرهنگی را به عنوان چارچوب خاص خود برا ی تحلیل یک بافت فرهنگی ویژه برزیل انتخاب کرده است . ادیان جدید در تمامی دوره ها باعث تحریک احساسا ت مخالفان شده ، به طور قطع در پاسخ به چالش این جنبشها توجه کاملا جدی از سوی جنبشها ی «کیش ستیز» خودجوش به این موضوع جلب شده است .
سه فصل پایانی کتاب به واکنشها ، مخالفت ها و چالش های جنبش ها ی دینی جدید می پردازد . ملتون در فصل یازده در مقاله « کیش ستیزها درایالات متحده » به این موضوع می پردازد . یوسارسکی استراتژی و تاکتیکها ی کیش ستیز را به طور مستند بررسی و نقش کلیساها و بعضی از آزانس های حکومتی را در جنگ علیه جنبشها ی نوین دینی در آلمان شرقی بعد از اتحاد مجدد آلمان آشکارتر می کند . کری سیدس در فصل سیزدهم به جنبش کیش ستیزی در بریتانیا می پردازد . وی نشان می دهد که بعضی از این جنبشها مرتبط با آژانسها ی مسیحی انجیلی سابق هستند که رسالت آنها جنگ با چیزی بود که آن را خروج از مسیحیت می دانستند – مثل مکتب مورمونیسم یا شاهدان خدا – ولی مبارزه کنندگان سکولار دیگری نیز وجود داشتند . اشکا ل متفاوت مخالفتها و انواع گروههای کیش ستیز در این مقاله بررسی می شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر